معنی اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و , پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن, معنی اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و پ پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن, معنی اafاu، /اci ا[c، sdc lcbj، اafاu lcbj، fا pcw m , /comcd، /cd، ucqi fda اx تrاqا، (zf) xdاbd omj mgu omcbj, معنی اصطلاح اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و , پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن, معادل اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و , پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن, اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و , پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن چی میشه؟, اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و , پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن یعنی چی؟, اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و , پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن synonym, اشباع، پاره اجر، سیر کردن، اشباع کردن، با حرص و , پرخوری، پری، عرضه بیش از تقاضا، (طب) زیادی خون ولع خوردن definition,